مطلبی مهم و اما خارج از محتوای وبلاگ:
اگر حوصله داشتی بخونش ضرر نداره...
"مسئله امروز دنیا چیست؟"
اگر سطحی بنگریم، مسئله امروز ، بحران انرژی، دموکراسی، جنگ و تروریست است که این یک واقعیت نیست
مسئله امروز دشمن، نه نفت است و نه بحران اقتصادی و نه جنگ قدرت آمریکا و اروپا با چین و روسیه و نه تروریست.امروز دنیا درگیر حوادث ناشی از خودخواهی ها و افزون طلبی ها است.
امروز دنیا به وسیله ابزارهای جدید و مخرب و مهلک در اختیار کسانی است که جز هوس های شخصی و گروهی خود چیزی نمی فهمند، فضیلت ها را درک نمی کنند و از انسانیت بویی نبرده اند.
مسئله امروز ، بیداری ملت ها به خصوص ملت های اسلامی و خصوصا ایران است.
بیداری که با پیام منطق اسلام در ملت های اسلامی شکل می گیرد و مدیریت می شود.
اینک تاریخ در یکی از بزنگاه های خود است و دنیا در حال تجربه شکل گیری نظمی نوین با معادلات جدید است.
تعالیم دینی و الهی و معنوی اسلام به گونه یست که تمام نیازهای انسان در آن پیشبینی شده است و از چنان غنا و برتری نسبت به ادیان دیگر مثل مسیحیت و یهود و ... برخوردار است که غربیها میدانند اگر بخواهند اینگونه مسایل را طرح کنند، کمترین توفیقی به دست نخواهند آورد و به همین دلیل با ابزارهای فرهنگی خود شرایط ظهور اسلام تکفیری را به عنوان نماد اسلام واقعی ایجاد کرده اند تا دید جهانیان را نسبت به اسلام واقعی تغییر دهند.
بدون شک بروز و ظهور امروزی اسلام تکفیری ماحصل یک سال و دو سال نیست و ماحصل سالها سرمایه گذاری و پرورش منطق و گفتمانی است که به تازگی به ثمر نشسته است.
و در رویارویی با یک چنین دنیایی بایستی به گونه ای پیام اسلام ناب نشر پیدا کند که وقتی اسلام پرچم برمی افرازد و ندای آزادی بخش اسلام بلند می شود ، جاذبه آن، دنیا را متوجه به خود می کند.
*اسلام تکفیری چیست؟
اسلام تکفیری پادزهر غرب است در برابر اسلام واقعی .
امروز غرب با همه متحدانش با همه عوامل داخل و خارجی اش با همه طرفداران اسلام آمریکایی و اسلام انگلیسی اش آمده تا اسلام تکفیری را به عنوان نماد اسلام به دنیا معرفی کند.
در این بزنگاه تاریخی، مهم آن است که جهان، کدام گفتمان را بشنود؟ کدام گفتمان را بپذیرد؟ و کدام گفتمان را مبنای خود قرار دهد؟
نظام سلطه با همه هنر و سیاست و نظامی گری اش آمده تا مانع شنیدن صدای اسلام ناب به دنیا شود و از رسیدن پیام اسلام ناب به ملت ها ممانعت کند.
اسلامی که در آن از احترام به پدر و مادر گرفته تا روابط و احترام زن و شوهر، حفظ حریم خصوصی خانواده ها ، دقت در تربیت فرزندان ، روابط بین نامحرمان ، احترام به استاد و معلم ، عدم رساندن ضربه و زیان به بدن حتی در انجام واجباتی مانند روزه و موارد بسیاری که ذکر آن در این مجال نمی گنجد وجود دارد .
ابزار ممانعت رسیدن صدا و ندای اسلام تخریب فرهنگ اسلامی و ایرانیست .
فرهنگ به دلیل فراگیر بودن و به عنوان چیزی که پوشش دهنده رفتارهای اساسی مثل، اعتقادات است ، بهترین گزینهی جنگ غیر نظامی است که اگر دشمن در جنگ فرهنگی موفق شود، دیگر نیازی به جنگ نظامی نخواهد داشت.
زیرا تک تک افراد جامعه مورد هدف، تبدیل به سربازان بدون مزد استعمارگر میشوند و دقیقا بر خلاف جنگ نظامی که امکان اشغال یک کشور را توسط کشور دیگر برای مدت طولانی غیر ممکن میسازد، در این نوع جنگ، فرهنگ مهاجم میتواند، قرنها از اقتصاد، سیاست، منابع و سرمایههای فکری و مادی کشور هدف یا اشغال شدهی فرهنگی، استفاده نماید.
در جنگ فرهنگی اولین گروهی که مورد تهاجم فرهنگی واقع میشوند، نوجوانان و جوانان هستند.
چون در این گروه سنی، شور و احساس، نسبت به تفکر و تعقل برتری دارد و نوجوانان و جوانان بیشتر به دنبال هیجان و تازهگی هستند و خواستار آن هستند که در معادلات زندگی اجتماعی، جایگاه بالاتری داشته باشند.
که این خواستهها با تغییرات رفتاری همراه است، مانند نوع حرف زدن، نوع لباس پوشیدن و تغییر عادات دیگر.
استعمارگران نیز با بهرهگیری نادرست از این شرایط بیشترین حجم تهاجم خود را متوجه نوجوانان و جوانان میکنند.
کتابهای داستان مهیج و عاشقانه، فیلمهای غیر اخلاقی و مستهجن، استفاده نادرست و غیر اخلاقی از ماهواره و اینترنت، مدهای لباس، مدهای مو و آرایش که با باورهای سنتی و اخلاقی جامعدیگر ناسازگاری دارند، از مواردی هستند که در تهاجم فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرند.
استعمارگران در جنگ فرهنگی نه تنها از تمام داشتههای خود استفاده میکنند، بلکه در این راه با سوء استفاده از آداب و سنن دینی و ملی که شاید به وادی فراموشی سپرده شده بود، به شکل دلخواه خود بهره برداری می کند .
مثال مبرهن آن مدهای مو و موهای بلند است، که برخی از آنها ریشه در فرهنگ ملی ما دارد. ژل مالیدن و یا روغنی کردن مو .در هیچ یک از متون دینی اسلام داشتن موی بلند برای مردان منع نشده و اتفاقا سفارش زیادی هم در تمیزی، بهداشت استفاده از عطر و روغن از سوی حضرت رسول (ص) شده است.
ما در کتابهای دینی خواندهایم که هزینه بهداشت و عطر پیامبر گرامی اسلام، بیشتر از هزینه غذای ایشان بوده است.
اما همین سنت نبوی را دشمنان ما به شکلی که خودشان میخواهند و البته در مواردی به گونههای عجیب و غیر قابل تحمل در میان جوانان کشورمان ترویج کردهاند.
یکی دیگر از روشهای استعمارگران، هنجار شکنی است که آنها با مطالعه روابط و هنجارهای میان مردم کشور مورد تهاجم، آن بخش از هنجارهایی را که موجب انسجام، اتحاد و غرور ملی آن کشور میشود، مورد حمله قرار میدهند و با از بین بردن این اتحاد و هنجارهای مثبت ، زمینه نفوذ در آن کشور و سلب قدرت آن را فراهم میکنند.در مورد کشور ما هنجارهایی مانند قبی:علاقه به تاریخ چند هزار سالهی تمدن ملی
- علاقه به تاریخ چند صد سالهی تمدن دینی
- احترام به بزرگترها و تکریم آنها در خانوادهها
- حجاب خانم ها
- مقید بودن خانوادهها به رعایت حدود الهی در روابط پسر و دختر
- و غیره مورد هدف قرار داده شد
حال اگر خدایی نکرده دشمنان موفق شوند با استفاده از این روشها و روشهای دیگر، طرحها و نقشههای خود را عملی سازند، آن وقت شرایطی ایجاد خواهد شد که شاید راه بازگشتی باقی نماند و یا آثار جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت:.همچنین استفاده از پدیدهی مد سودهای کلان فرهنگی و اقتصادی را برای استعمارگران غربی در پی داشته است. آنها با ترویج مدهایی که در اطاقهای جنگ روانی و فرهنگی طراحی میکنند، علاوه بر اینکه فرهنگ غیر انسانی را در میان ملتهای دیگر رواج میدهند، راهی نیز برای فروش محصولات نه چندان ضروری خود پیدا نموده و سرمایههای هنگفتی را از کشورهای مورد تهاجم خارج کرده و میکنند..متاسفانه دو پدیده ماهواره و اینترنت که برای تبادل اطلاعات و ارائه یسریع آخرین دستاوردهای علمی بین کشورهای جهان، به وجود آمدهاند، بعنوان سلاحی بر علیه مردم کشورهای کمتر توسعه یافته به کار گرفته می شود و این در حالیست که دانشمندانی از همین کشورها نیز، سهم بسزایی در پیدایش و رشد این نوع پدیدهها داشتهاند.
ماهواره و اینترنت در کنار اطلاعات بسیار مفیدی را که از تبادل میکنند، متأسفانه حجم زیادی از هنجارهای غیر اخلاقی گروههای پست غربی را نیز در قالب شوها، فیلمهای ضد اخلاقی و ... به سطوح مختلف مردم کشورهای جهان سوم تزریق میکنند که مشکلات فرهنگی و اقتصادی زیادی را برای این کشورها به وجود می آورد و آورده است.
همچنین اشاره به عمومی نمودن بسترها و حریم های شخصی و به اشتراک گذاشتن تصاویر بی حجاب خانمها و ... که مصداق بارز آسان سازی گناه و ترویج فرهنگ بی بندو باریست خالی از لطف نیست .
البته دور از انصاف است که در قالب اشاره به معایب اینگونه شبکه ها ، محاسن و مزیت ها و آسان نمودن بعضی فعالیتهای منطقی روزمره آنها را زیر سوال برد که اما نگارنده در اینجا فقط قصد معرفی آثار مخرب و عواقب خطر ناک آن را دارد.
-واقعیت تلخ دنیای اینترنت به گونهایست که هرچه میزان محبوبیت و توزیع یک نرم افزار در شبکه گسترده جهانی بیشتر شود، خطر انتشار آلودگی های ویروسی و نفوذ غیر مجاز مجرمان اینترنتی و سوء استفاده از اطلاعات کاربران افزایش می یابد و این درست همان علتی است که می تواند “وایبر” را از یک ابزار ارتباطی کارآمد به یک سارق بی رحم اطلاعات تبدیل کند.
در مزیت ها و منافع “وایبر” یا هر شبکه ارتباطی دیگر، شکی نیست. اما سطح دسترسی این برنامه ها آنقدر بالاست که می توانند تقریباً همه بخش های تلفن همراه ما را کنترل کنند، اطلاعات دلخواه شان را بیرون بکشند و حتی دسترسی خود ما را به بعضی برنامه ها و ابزارها قطع کنند!
ما باید بدانیم خواسته و یا نا خواسته در معرض تخلیه اطلاعات شخصی خود به ذینفعان اینگونه شبکه ها هستیم و آنها نیز به انواع مختلف به اشاعه و القاء فرهنگ نا صحیح خود به ما می پردازند و در ضمن هم به برنامه ریزی جهت تخریب فرهنگی با توجه ویژه به اطلاعات بدست آمده می پردازند.